گفتگوی ادیانمقالات

گفتگوی دینی و واقعیت‌های نوین

«گفتگوی دینی و واقعیت‌های نوین» عنوان سخنان دکتر محمد مسجدجامعی، عضو شورای سیاست‌گذاری و هماهنگی گفتگوی ادیان، است که در نشست «بهبود روابط انسانی در دوران پسا کرونا با الهام از آموزه‌های اسلام و مسیحیت» در سازمان فرهنگ و ارتباط اسلامی، در تاریخ ۱۴/۱۲/۱۴۰۰، با حضور دبیرکل شورای جهانی کلیساها و رهبران ادیان توحیدی و جمعی از اندیشمندان و صاحبنظران، ایراد شد. متن ذیل خلاصه‌ای از بیانات ایشان است.


پیدایش یک ایدۀ مهم؛ گفت‌وگوی دینی

مدت‌هاست که از ایده‌های ابتکاری «ویلی برانت»[۱] و کاردینال «کازارولی»[۲] می‌گذرد. هر کدام از این دو به دلایل خاص خود، خواهان مذاکره با کشورهای پشت پردۀ آهنین بودند و می‌گفتند: ‌باید تابوی «ضدّیت با هر نوع ارتباط» شکسته شود. ویلی برانت، صدر اعظم اسبق آلمان غربی، خواهان «گفت‌وگوی سیاسی» بود و کازارولی، معاون وزیر خارجه و سپس وزیر خارجه و در نهایت نخست‌وزیر واتیکان، خواهان «گفت‌وگوی دینی و کلیسایی».

موفقیت نسبیِ این اندیشه در آن زمان، زمینه را برای گفت‌وگوهای بیشتر آماده ساخت و از آن به بعد، گفت‌وگوی دینی در معنای کنونی‌اش طرف‌دارانی یافت و به پیش رفت. یکی از مهم‌ترین دلایل این پیشرفت، نظر مثبت و موافق رهبران دینی بود. سقوط بلوک شرق و تنش در رابطۀ دو کلیسای بزرگ کاتولیک و ارتدوکس و مسائلی دیگر، منجر به تسریع و تعمیق این گفت‌وگوها شد که همچنان ادامه دارد.

گفت‌وگو با دیگران؛ لازمۀ جهانی «جهانی‌شده»

برخی با این جریان چندان موافق نیستند و بعضی از آنان، شدیداً از آن انتقاد می‌کنند و آن را بی‌نتیجه می‌دانند. مطمئناً هواداران این ابتکار می‌پذیرند که مشکلاتی وجود دارد و این ابتکار می‌تواند به مراتب موفق‌تر باشد؛ اما در برآوردی بی‌طرفانه باید گفت اگر چنین جریانی وجود نمی‌داشت، به احتمال فراوان در شرایط بدتر و بلکه خطرناک‌تری قرار داشتیم. باید به نیمۀ پر لیوان نگاه کرد و نه نیمۀ خالی آن.

ارتباط و گفت‌وگوی با دیگران، لازمۀ زندگی در جهانی «جهانی‌شده» است؛ جهانی که امور آن عمیقاً پیچیده و مرتبط و متداخل است. بدون شک، برقراری این ارتباط و گفت‌وگو، دشوار و گاهی بسیار دشوار است؛ زیرا هر مجموعه‌ای در شرایطی کاملاً متفاوت با دیگری زندگی می‌کند و این موجب تفاوت تصورات و توقعات می‌شود. انسان‌های امروز و مجموعه‌های انسانیِ امروز، بیش از آنچه انگاشته می‌شود، متفاوتند. این سخن حتی در آنجا هم که این گروه‌ها به دین واحدی تعلق دارند نیز صادق است. شخص کاتولیک برزیلی یا کوبایی در شرایطی متفاوت با فرد کاتولیک کره‌ای، سریلانکایی، آلمانی و یا پرتغالی زندگی می‌کند. این تفاوت در مورد یک ارتدوکس اتیوپیایی، سوری، اوکراینی و یا روسی نیز وجود دارد.

نقش «شورای جهانی کلیساها» در گفت‌وگوی دینی

حالْ این‌که جهت موفقیت بیشتر، چه می‌توان کرد و کدامین آمادگی‌ها ‌باید ایجاد شود، مسئله دیگری است. اگر سوابق دهه‌های اخیرِ گفت‌وگوی دینی به گونه‌ای علمی، بی‌طرفانه و همدلانه مورد بررسی و نقد قرار گیرد، بسیاری از ابهامات و بسیاری از دلایل عدم موفقیت روشن خواهد شد. با توجه به گستردگی قلمرو «شورای جهانی کلیساها»، آن‌ها بیشتر و دقیق‌تر از دیگران می‌توانند در این باره اظهار نظر کنند؛ مخصوصاً که این مجمع، کلیساهای مختلف و متنوع جهان مسیحی را زیر چتر خود دارد و مهم این است که زیر این چتر، کلیساهایی با موقعیت‌های کاملاً متفاوتی قرار دارند.

با توجه به نکات یادشده، در اهمیت و ضرورت گفت‌وگوی دینی در همین سطحی که وجود دارد، سخنی نیست.

پیشرفت‌های شگرف علمی و مواجهه با جهانی جدید

در اینجا نگارنده مایل است بر اساس مطالعات و تجربیات خود به زمینۀ دیگری که اهمیت و فوریت بیشتری دارد، بپردازد. واقعیت این است که ما با جهان کاملاً جدیدی روبه‌رو هستیم. این عمدتاً به دلیل پیشرفت‌های شگرف در زمینۀ تکنولوژی نانو و توان تصرف انسان در ابعاد مولکولی و بلکه اتمی است و نیز تکنولوژی‌های جدید در زمینۀ الکترونیک و صنایع کامپیوتری و دیجیتال و هوش مصنوعی و تکنولوژی کوانتوم و همچنین توان انسان در به خدمت گرفتن فضا و اعماق عمیق اقیانوس‌ها. مجموعۀ یادشده به شدت محیط زیست و گیاهان و حیوانات و انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و آزادی انسان را به دلیل نظارت دائمی دولت‌ها بر شهروندانشان تهدید می‌کند و اصولاً شرایطی پدید آورده و می‌آورد که چندان شناخته نیست.

مشکلاتی که تکنولوژی‌های نوپدید به وجود می‌آورد، متفاوت است با مشکلات محیط‌ زیستی، آن گونه که تا کنون وجود داشته است. مسائلی همچون گرم شدن کره زمین، شکاف‌های ایجادشده و در حال گسترش لایۀ اُزون، افزایش نسبت گازکربنیک و سایر گازهای سمی در اتمسفر کره زمین، افزایش ازت خاک و کثرت باران‌های اسیدی به دلیل استفادۀ بیش از حد از کودهای شیمیایی، تجزیه‌ناپذیری بسیاری از محصولات پتروشیمیایی و پلاستیکی، خشک‌سالی و پیشروی‌های بیابانی و افزایش سطح آب دریاها و کاستی آب قابل شرب و امثال این موارد، همگی مسائل محیط زیستی است که عامل اصلی آن، انسان و تصرفات غیرمسئولانه و تمایلات مصرف‌گرایانۀ اوست. اما مشکلات جدید عموماً از نوعی دیگر هستند.

تکنولوژی‌های نوپدید و بروز اتفاقات غیر قابل محاسبه

ادامۀ حیات روی کره زمین، به دلیل چرخه‌های مختلفی است که وجود دارد. این چرخه‌ها آلودگی‌ها را پالایش می‌کنند و عناصر گوناگون را به جایگاه اولیه بازمی‌گردانند. اما اگر قرار باشد با دست‌کاری ژنتیکی، تحولاتی در گیاهان، حیوانات، میکروارگانیسم‌ها، ویروس‌ها و احیاناً انسان‌ها صورت پذیرد، معلوم نیست این چرخه بتواند به فعالیتش ادامه بدهد و یا دست‌کم با ظرفیت مطلوبی چنین کند؛ زیرا فرآورده‌های جدید را نمی‌شناسد و نمی‌تواند آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده و کنش و واکنش‌های لازم را به ‌وجود آورد.

البته مشکل به مراتب فراتر است. وقتی طبیعت محصول جدید دستکاری‌شده را نمی‌شناسد، مسائل فراوان و غیرمنتظره‌ای می‌تواند اتفاق افتد؛ و اصولاً ممکن است طبیعت را از ریلی که میلیون‌ها سال است روی آن حرکت می‌کند، منحرف سازد و اصولاً ریل را از میان بردارد. موضوع در آنجا که به هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های کنترل‌کننده و یا تکنولوژی کوانتوم بازمی‌گردد، به مراتب غیر قابل محاسبه‌تر است.

نقش «ادیان»؛ پُر کردن شکاف بین نظام‌های حقوقی و تحولات علمی جدید با محوریت «گفت‌وگو»

مشکل بزرگ این است که فاصلۀ فراوانی بین این نوع تحولات و نظام‌های حقوقیِ کنونی وجود دارد. لذا تکنولوژی جدید بدون هیچ نوع نظارتی به پیش می‌رود، و این خطری بزرگ و همگانی است. بسیار بعید است که نظام‌های حقوقی توان انطباق سریع با شرایط جدید را داشته باشند و بتوانند به مرحلۀ اجرا درآیند و در برابر تخلفات بایستند.

در این میان، ادیان می‌توانند نقش مهمی ایفا کنند. سازمان بهداشت جهانی با استفاده از همین واقعیت، در دهه‌های گذشته به مقابله با بیماری «ایدز» برخاست؛ به‌خصوص در افریقا. به ‌هر حال، آنان ملاک‌های خاصی در مورد مشروعیت و یا عدم مشروعیت پدیده‌های جدید دارند. این مسئله برای دو دین اسلام و یهودیت که واجد شریعت و قوانین مختلف هستند، قابل حصول است. حتی برای دینی چون مسیحیت هم که به ارزش‌های برین، خصوصاً در مورد مخلوقات خداوند و خود انسان معتقد است، مسئله قابل بحث و بررسی است. احتمالاً بر همین اساس بود که برخی از شخصیت‌های مسیحی تخریب محیط زیست را به مثابۀ گناهی نابخشودنی تلقی و تعریف کردند.

البته ادیان در صورتی می‌توانند نظریات خود را ارائه دهند که در ابتدا مسئله و پی‌آمدهایش را به دقت شناخته باشند، و این محتاج گفت‌وگوی جدّی با متخصصان است. برای آن‌که این مهم با دقت بیشتری انجام شود بهتر است که آنان جهت فهم و یافتن راه‌حل، با یکدیگر گفت‌وگو و همکاری کرده و تجربیاتشان را در اختیار یکدیگر قرار دهند.

تا آنجا که به ما مربوط می‌شود، مطمئناً ایران می‌تواند شریک خوبی باشد و این به دلیل گستردگی نظام فقهی تشیع و استحکام و دقت مباحث اصولی اوست. «اصول فقه» که بهتر است «منطق فقه» نامیده شود، می‌تواند در این موارد بسیار راه‌گشا و تعیین‌کننده باشد. نگارنده بسیار امیدوار است که گفت‌وگو در این چارچوب بین عالمان دینی ما و متخصصان تکنولوژی‌های جدید و هم‌وطنان مسیحی، یهودی و زرتشتی برگزار شود. احتمالاً «سازمان ارتباطات» بهترین مرکز برای پیگیری این گفت‌وگوهاست.

۱۱/۱۲/۱۴۰۰ ـ محمد مسجدجامعی

[۱]. Willy Brandt.

[2] .Casaroli.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا