کاظمین؛ شاهکاری از تناسب و توازن و انسجام
(هشداری در باب معماریِ زیباترین صحن)

در پی تشرف به حرم امام کاظم و امام جواد ـ که درود خداوند بر ایشان باد! ـ در فروردینماه سال جاری و مشاهدۀ اقداماتی که برای بازسازی آستانۀ کاظمین انجام میشود، نامهای را خطاب به مهندس حیدری که مسئولیت بازسازی صحن را بر عهده دارد، نوشته و نکاتی را دربارۀ ضرورت حفظ بافت قدیمیِ این صحن زیبا یادآور شدم.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم جناب آقای مهندس حیدری
با سلام و تحیت و احترام
پیرو گفتوگویی که در تاریخ 21 جمادیالاولی 1435 در بخش مدیریت آستانۀ کاظمین انجام گرفت، اجمالاً نکاتی را به اطلاع میرساند:
- در حال حاضر، اصلِ پذیرفتهشدهای دربارۀ آثار تاریخی وجود دارد که این آثار به همان گونه که بوده و هست، حفظ شود؛ بدون هیچگونه دخل و تصرفی. اعم از آنکه یک اثرِ معماری و فرهنگی و هنری باشد و یا حتی یک اثرِ شفاهی. مطمئناً برای حفظ این میراث و با توجه به قدمت و احیاناً فرسودگی آن باید اقداماتی صورت پذیرد، اما نه بدانگونه که تخریب و بازسازی شود؛ بلکه صرفاً برای تقویت و استحکام بخشیدن بدان و آفتزادیی از آن و نه بیشتر.
تمامی آثار مهم و حتی غیر مهمّ بازمانده از گذشته، با توجه به این نکته است که ترمیم و تقویت میشود. این جریان خود به علم و تکنیکهای بسیار پیشرفتهای منجر شده است و اینکه چگونه اثری قدیمی، اعم از ساختمان یا تابلو یا قطعۀ هنری، باید ترمیم و حفاظت شود. نقاشی معروف میکلآنژ، یعنی «رستاخیز»، در محراب نمازخانۀ «سیستین» پس از سالیان دراز و توسط شرکت معتبر ژاپنی به گونهای قابل ستایش بازسازی شد و این رویه در تمامی آثار هنری مراعات میشود. گفتنی است، این نمازخانه در داخل واتیکان قرار دارد و جایگاه اجتماعات مهمّ مقامات کاتولیکی است و پاپ در همین محل است که انتخاب میشود. نمونهای دیگر، تئاتر قدیمیِ شهر ونیز بود که مدتها قبل دچار آتشسوزی شد؛ اما دقیقاً به همانگونه که در گذشته بود، مورد بازسازی قرار گرفت و حتی پارچۀ صندلیهایش به همان کیفیت سابق طراحی و تولید شد.
- در بین آثار برجایمانده از گذشته، آثار دینی را اهمیت خاصی است؛ بدان لحاظ که در مجموع بیش از آثار دیگر باقیمانده، منعکسکنندۀ ظرافتهای هنری و ویژگیهای فرهنگی و احساسات و عواطف لطیف انسانی و تأثیر و تأثرهای متقابل تاریخی است. واقعیت این است که حساسیت غیرمتدینان به این آثار، به هیچ عنوان کمتر از متدینان نیست. در جریان زلزلهای که در چند سال گذشته در شهر «آکوئیلا»ی ایتالیا رخ داد، خسارتی به کلیسای جامع شهر وارد شد. حساسیت اصحاب فرهنگ و هنر این کشور برای بازسازی بخشهای تخریبشده به همان گونه که بوده است، به مراتب بیش از کلیساییان بود. این مسئله در آن هنگام به مطبوعات هم کشیده شد.
- در مقایسه با فِرَق اسلامی و حتی در مقایسه با ادیان دیگر، بناهای مذهبی ما شیعیان به مراتب بیش از دیگران سمبل هنر و عشق و اخلاص و احساسات پاک و بیشائبه دینی و نیز محاسبات دقیق ریاضی و هندسی است و این سخت دربارۀ اعتاب مقدسه به مراتب صحیحتر است. مقایسهای اجمالی بین این آثار و آثار باقیمانده در نزد دیگران، این نکته را به خوبی روشن میکند. متأسفانه به دلایل مختلف این ویژگی برای خود شیعیان و بهخصوص برای شیعیان محلی چندان ملموس نیست. به لحاظ هنری و معماری به واقع این آثار با بهترین آثار دینیِ خلقشده در نقاط دیگر جهان قابل مقایسه و گاهی فراتر از آنهاست.
- در بین اعتاب مقدسه، صحن کاظمین جایگاه خاصی دارد. این صحن، شاهکاری است از تناسب و توازن و انسجام. صرفنظر از ظرفیتهای مختلف هنری، مسئله این است که ابعاد این صحن و ابعاد سردرها و ایوانش و ابعاد حجرات طبقات اول و دوم آن و هماهنگی این همه با یکدیگر، آنچنان چشمنواز و الهامبخش است که انسان را مسحور میکند و عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد. مطمئناً بخشی از این ویژگی به دلیل معنویت و عظمت دو امام معصوم(ع) است، اما تأثیر القاییِ زیباییِ ناشی از تناسب و توازن ابعاد و احجام صحن، قابل انکار نیست و اصولاً زیبایی در مفهوم عمیق آن، چیزی جز تناسب و هماهنگی اجزای یک مجموعه نیست و همین عامل است که مجموع صحن را به واقع به «تحفهای هنری» تبدیل کرده است. با توجه به این نکات، هر گونه تصرفی در فضای این صحن و به هر دلیلی که انجام شود، این تناسب حیرتانگیز را میشکند. از این نقطه نظر، این صحن مقدس شباهتی شگرف با میدان نقش جهان اصفهان دارد. در آنجا این تناسبِ ابعاد است که روح را تسخیر میکند و به اعجاب و احترام وامیدارد. اینجانب مکرر از افراد فرهیخته، جهاندیده و هنرشناسی که از آن دیدن کردهاند، شنیدهام که این میدان زیباترین میدانی است که دیدهاند.
- شاید اشاره به نکتهای دیگر در اینجا لازم باشد؛ اعتاب مقدسه در مجموع، آکنده از زیبایی و متضمن اشیای به واقع زیبا و گرانبهاست. گاهی این اشیا مورد کمتوجهی قرار میگیرند و تخریب میشوند و گاهی به مکانی دیگر و از جمله موزه منتقل میشوند. چنین اقدامی چندان مفهوم نیست و باید به راهحلهای دیگری اندیشید. شاهکار سنگتراشیهای میکلآنژ، مجسمۀ حضرت مریم(س) است که فرزندش را پس از آنچه خود به صلیب کشیدنش میدانند، روی زانو گرفته است. این مجسمه در مدخل کلیسای «سنتپیتر» واتیکان قرار دارد. در سالهای دور، توریستی به این مجسمه تعرض کرد و بدان صدمه زد. با این همه، مجسمه را در جایگاه شیشهای و ضدگلوله قرار دادند، اما مکانش را تغییر ندادند.
- نکات فراوان دیگری هست که بیانش با اختصاری که در مقدمه ذکر شد، منافات دارد. به واقع اعتاب مقدسه، بخشی از میراث عظیم دینی و انسانی و هنری و علمی و محاسباتیِ ما شیعیان است. ضمن آنکه این آثار نتیجۀ تحولات بزرگ هنری و معماری در طی قرون مختلف است و لازم است با تأمل و دقت بیشتری بدان نگریسته شود و با احتیاط و وسواس بیشتری مورد تصرف قرار گیرد. این آثار و بلکه قطعات مختلف این آثار، دارای معیارهایی به مراتب فراتر از معیارهای یونسکو برای ثبت آنهاست؛ اما این مهم در صورتی میتواند انجام شود که هیچ تصرفی در آنها صورت نگیرد. یونسکو برای ثبت اثر، ضوابطی دارد که از جملۀ آن عدم تغییر و دگرگونی آنهاست. برای نمونه، تمامی «شهر فاس قدیم» به عنوان میراث جهانی از طرف یونسکو به ثبت رسید. دولت مغرب ملتزم شد که هیچ تغییری در این مجموعۀ نسبتاً وسیع انجام ندهد و انجام نداده است و اصولاً بدون اطلاع و موافقت یونسکو هیچ اقدامی ـ حتی کوچک ـ را انجام نمیدهد.
همان گونه که به کتابهای خطی و از وجوه مختلف توجه میشود، باید به این آثار هم با اهتمام بیشتری توجه شود. اینها جملگی از افتخارات شیعیان است و دیگران هم به ارزش و اهمیت آن اذعان دارند. مبادا که مورد بیمهری قرار گیرند! واقعیت این است که اینجانب متخصص مسائل هنری و معماری نیستم، اما با کمال میل و اخلاص آمادهام آستانۀ مقدسه را با کارشناسان تراز اول در سطح جهانی ارتباط دهم تا از علم و تجربه و خبرویت آنها استفاده شود. بدون تردید، هیچ کارشناسی هیچ نوع تغییری را در فضای صحن «مافوق زیبا»ی کاظمین توصیه نمیکند؛ صحنی که زیباترین صحن اعتاب مقدسه و احتمالاً زیباترین و چشمنوازترین اثر در بین تمامی مکانهای مقدس ادیان مختلف است و اگر چنین نباشد، قطعاً یکی از زیباترینهاست. مضافاً که حیویت و سرزندگی و نشاط همراه با معنویت و روحانیت و تپندگیِ موجود در آن را، در کمتر جایی میتوان سراغ گرفت.
نجف اشرف ـ محمد مسجدجامعی
27 جمادیالاولی 1435، برابر 9 فروردین 1393 و 29 مارس 2014