در این محور هدف، بررسی نسبت بین اسلام و بربرها در حال حاضر یعنی سال ۲۰۲۰ است. در میان مسلمانان موجود، چند گروه هستند که یا دارای گرایشهای ضد اسلام هستند و یا نگاهی انتقادی به اسلام دارند؛ هندوهای هند، ایرانیهای به شدت ناسیونالیست و متمرکز بر ایران قبل از اسلام، برخی از بربرها از این جمله هستند. این موارد به جاهایی مربوط میشود که اسلام درآنجا کلاً و یا بعضاً با قوه قهریه وارد شده است. حرف نهایی این گروهها این است که ما دارای تمدن، تاریخ و فرهنگ و نظام اجتماعی و تاریخی خاصی بودیم و ورود قهرآمیز اسلام موجب گسست آن گردید و اسلام به عنوان مانعی برسر راه تداوم آن تاریخ و تمدن قرارگرفت.
در مورد هند، با اینکه در بسیاری از موارد اسلام به صورت مسالمت آمیز وارد شده است ولی قابل انکار نیست که در نخستین موجهای گسترش اسلام و حتی تا زمان سلطان محمود غزنوی ، در مقاطعی از تاریخ، به صورت مسلحانه به قسمتهایی از هند وارد شده است.
ناسیونالیستها یا راست گرایان افراطی هندو معتقد هستند که باید گسستی که اسلام به وجود آورده را ترمیم کرد و به همان دوران شکوه هندوها در زمان قبل از ورود اسلام که سرزمین هند از آن ایشان بود، بازگشت.
البته در مورد بربرها داستان به شدت هندوها نیست. هنگامی که عربها وارد شمال افریقا شدند، کشت و کشتار صورت گرفت. در نخستین موج ورود اسلام برخی از بربرها به اسلام گرویدند و حتی بخشی از سپاه اعراب را تشکیل دادند. اینان به همراه اعراب با بربرهای غیر مسلمان جنگیدند.
بربرها نیز چون دیگر منتقدین معتقدند که ما خود تاریخ و فرهنگ داشتیم و نسبت به ورود قهر آمیز اسلام به سرزمینشان گلهمند هستند و حال آنکه آنان دارای تمدن و فرهنگی ابتدایی و اولیه بودند و این فرهنگ و تمدن اصولا قابل مقایسه با فرهنگ و تمدنی که مثلا در ایران و شام و مصر وجود داشت، نبود. از طرفی فاقد قدرت مرکزی بودند و به صورت فئودالی زندگی میکردند و در سرزمین وسیعشان هر کدام برای خود، حکومتهای محلی کوچکی داشتند.
این نگاه البته در بین اقلیت کوچکی از بربرها وجود دارد ولی این اقلیت فشار تبلیغاتی و تأثیر سیاسی و فرهنگی و اجتماعیاش زیاد است .
در همین چارچوب سیاهان غیر مسلمان منطقه شرق آفریقا نیز چنین هستند. آنها اکثراً مسیحی هستند و دیدگاهی انتقادی نسبت به اسلام دارند؛ علت این است که به زعم ایشان مسلمانان با آنها تعامل قهرآمیزی داشتهاند . منظور ایشان از مسلمانان، اهالی یمن و عمان بودهاند که تجارتِ برده داشته و از شبه جزیرهالعرب به این قسمت از آفریقا میآمدند و با قهر و جنگ آنها را به اسارت گرفتهاند وحقیقتاً شکار انسان میکردند و آنگاه ایشان را به مناطق دیگر برده و میفروختهاند.
بربرها؛ کدامین آینده
اُدِد اینون، دیپلمات معروف اسرائیلی( که فوت شده است)، در مقالهای در سال ۱۹۸۲ به این موضوع پرداخت که کشورهای اطراف اسرائیل، دارای چه گسلهایی هستند. او در آن مقاله ضمن شمارش گسلها، آنها را توضیح میدهد و تحلیل میکند. او معتقد است، ما در مقابل یک مجموعه واحد عرب نیستیم بلکه این مجموعه، در درون خودش شکافها و گسلهایی دارد.
قدرتهای بزرگ دنیا مایلند که کشورها و سرزمینهای اسلامی کوچک و تجزیه شوند و این سیاست هنوز هم وجود دارد. قسمت جنوب سودان عملاً تجزیه شد و حتی به دنبال تجزیه دارفور نیز بودند. در الجزایر نیز تلاش بسیاری میشود تا چنین اتفاقی بیافتد. اخیرا در قسمت شمال شرقی آن که دارای بافت جمعیتی بربر میباشد، گروهی به دنبال “جمهوری قبائل” هستند.
اخیرا رابطه بین امارات و بحرین با اسرائیل – که امری فراتر از یک رابطه است و این دو کشور با شیفتگی فراوان در پی اسرائیل میدوند- بستر طبیعی تحولات اجتماعی و سیاسی خاورمیانه عربی و شمال افریقا را دگرگون ساخته است.
قابل انکار نیست در آینده ، بربرها درکشورهایی که هستند به عنوان یک اهرم فشار به نفع سیاستهای فرانکوفونی قطعاً عمل کرده وخواهند کرد.
تراکم جمعیتی بربرها در دو کشور مراکش و الجزایر زیاد است و اخیرا روابط این دو به دلیل مسئله صحرا متشنج شده و این تشنج مطمئنا موضوع بربرها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. صحرائیها خواهان استقلال هستند و الجزایر مدافع آنهاست و مراکش آن را جزئی از خود میداند . این یک مسئله فریز و یخ زده بود و در طول بیش از ۳۰ سال بین این دو کشور در حال کش و قوس بود ولی به صورت غیر مترقبه، اخیراً کشورهای امارات و بحرین و اردن اعلام کردند که میخواهند در العیون که مرکز صحراست، کنسولگری دایر کنند و این یک برنامه کاملا اماراتی-اسرائیلی است. در حال حاضر الجزایر کاملا تحت فشار است و اخیراً این تنش به صورتی ناگهانی به نفع مراکش بهم ریخته است و همه این مسائل در جریان بربرها خیلی تأثیرگذار خواهد بود.
این احتمال وجود داشت که بربرها در دو کشور الجزائر و مراکش رژیمهایشان را وادار کنند که از اتحادیه عرب خارج شوند و اصولا کشورهایشان را “عربی” معرفی نکنند، اما تحولات اخیر شرایط را به کلی دگرگون ساخته است.